حجتالاسلام جواد نصرالله پور استاد مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم به عنوان سخنران این همایش در ابتدای صحبت های خود اذعان داشت: در همین ابتدای بحث باید درباره ۲ موضوع سینما و آخرالزمان تعاریف کوتاهی را ارائه دهیم.
وی افزود: اثرگذارترین اسلحه در دنیای امروز سینما است، مراحل انتقال معلومات به مخاطب ابتدا از طریق گفتار سپس نوشتار و در نهایت هنر است و سینما مهم ترین شیوه انتقال اطلاعات است.
نصرالله پور در ادامه گفت: ملی ترین سینما که در جهت اهداف سیاسی، داخلی و خارجی آمریکا حرکت می کند، هالیوود است، به گونه ای که شما در هیچ فیلمی نمی بینید که پرچم آمریکا و صلیب وجود نداشته باشد حتی در فیلم های مستهجن.
این استاد مهدویت با بیان این که سینمای ایران از قبل تا بعد از انقلاب تفاوتی نکرده است، ابراز داشت: به جز چند مورد اندک، بقیه ی فیلم های سینمای ایران همان اصل مثلث عشقی را دنبال می کنند و در دنیای غربی تنها فیلم هایی از ایران لایق دریافت جایزه می شوند که فضای داخلی ایران را سیاه نشان می دهند.
آخرالزمان یک باور مشترک بشری و فطری
نصرالله پور پس از تعریف مفهوم سینما درباره آخرالزمان عنوان کرد: یک باور مشترک بشری در خصوص فرجام کار عالم ماده است و در اصل چکیده و هدف آفرینش عالم در آخرالزمان متجلی می شود.
وی اضافه کرد: طبق باور تمام ادیان آخرالزمان دارای سه مرحله است، اول مرحله ی آزمون های سخت یا بلایای آخرالزمان یا دوران عسرت، مرحله دوم آشکار شدن منجی و جدال پایانی میان حق و باطل و مرحله ی سوم دوران جدید یا عصر طلایی یا حکومت جهانی مهدوی است.
نصرالله پور ادامه داد: در کنار این سه الگو، یک نقش به نام ضد مسیح یا دجال وجود دارد که همواره در مقابل منجی است و کلیه ی نیروهای اهریمنی پشتوانه او هستند.
این نویسنده و پژوهشگر اذعان داشت: مهم ترین حامی مالی و محتوایی سینمای هالیوود مسیحیان بنیاد گرا یا مسیحیان صهیونیست هستند که حمایت همه جانیه ی سیاسی، فکری و مالی از یهودیان می کنند.
این استاد مهدویت در خصوص مسیحیان بنیاد گرا توضیح داد: مسیحیان بنیاد گرا بر اساس تفاسیر خود از انجیل، معتدند که باید یهودیان تمام دنیا را در سرزمین نیل تا فرات جمع کنند سپس مسجدالاقصی و مسجدصخره به دست یهودیان خراب شود و به جای آن معبد سلیمان را بنا نهند، این مسیحیان منتظرند تا مسیح پس از جنگ آرماگدون با یک سفینه به زمین بیاید و آن ها را به آسمان ببرد و پس از نابودی زمین آن ها مجددا به زمین برای احیا و بازسازی و حکومت جهانی بازگردند.
منجی آمریکایی و پنج سبک از آخرالزمان
نصرالله پور با اشاره به این که باران تبلیغاتی موجب شده تا مردم اروپا و آمریکا این عقاید را بپذیرند، یادآور شد: از نگاه هالیوود پنج مدل آخرالزمان ممکن است به وجود آید، تکنولوژیک، طبیعی، علمی و تخیلی، اسطوره ای، دینی و مذهبی.
وی در ادامه گفت: در آخرالزمان تکنولوژیک مخلوق دست بشر بر علیه بشریت انقلاب می کند و قصد نابودی انسان ها را دارد اما یک انسان عاقل و شجاع به عنوان منجی که از قضا یک آمریکایی است، از راه می رسد و جهان را نجات می دهد، مانند فیلم های چندگانه ماتریکس.
نصرالله پور درباره آخرالزمان طبیعی گفت: در این سبک، طبیعت زیبا و صبور به صورت ناگهانی علیه انسان می شود و بلایای طبیعی یا موجودات زنده خطری برای بشریت می شوند و باز هم یک آمریکایی این مشکلات را حل خواهد کرد، فیلم هایی همانند گودزیلا.
استاد مرکز آموزش سپاه قم اظهار داشت: آخرالزمان علمی و تخیلی تلفیقی از خیال و واقعیت است و در این فیلم ها منجی آمریکایی دارای قدرتی علمی و ماورائی است، فیلم هایی از قبیل بیگانه و روز استقلال جزو این دسته هستند.
وی اضافه کرد: در آخرالزمان اسطوره ای شخصی از آن سوی مرزهای واقعیت و اسطوره ها وارد دنیای مادی می شود و منجی برای مبازره به دنیای اسطوره های می رود، مانند فیلم های مومیایی.
این نویسنده و پژوهشگر معارف اسلامی گفت: در آخرالزمان دینی و مذهبی یک نیروی اهریمنی که غالبا خود شیطان است افکار و عقاید بشریت را تهدید می کند و یک شخص آمریکایی یا اروپایی که دارای شجاعت، ایمان و ایثار است با نیروی اهریمنی به مبارزه می پردازد، فیلمی چون طالع نحس یا جن گیر.
نصرالله پور درباره انگیزه ی گردانندگان هالیوود از ساخت چنین فیلم هایی ابراز کرد: اتاق فکر هالیوود با کشف سوژه های آخرالزمانی به دنبال چهار هدف اصلی هستند، اول سوء استفاده از فطرت و کنجکاوی بشر برای کسی ثروت، دوم تبلیغ نگاه آخرالزمانی یهودی علیه اسلام و تشیع، سوم ترسیم مغرضانه پیروان شیطان و معرفی ایران و کشورهای اسلامی به عنوان محور شرارت، چهارم سعی در گرفتن بیعت خوف.
وی درباره بیعت خوف توضیح داد: آن ها با القا و تبلیغات یک فضای خوف انگیز ایجاد می کنند، سپس خود را منجیان عالم نشان می دهد و پس از آن به عنوان منجی این حق را خواهند داشت که به هر اقدامی دست بزنند تا دنیا را نجات دهند، مثلا بخشی از مردم را بکشند تا بقیه را نجات دهند و به همین وسیله ی جنگ و کشتارهای خود را توجیه می کنند.
انتهای پیام/
پایگاه اطلاع رسانی هیأت دانشجویی خادمان مهدی(عج)